در ایران و عموم خاورمیانه چهار جریان فکری ۱_جریان فکری «اسلامگرا» که با محور دین و مذهب و تاریخ ۱۴۰۰ ساله ۲_جریان فکری «ناسیونالیسم» با محور نژاد و زبان و تاریخ باستان ۳_جریان سوم شهروندی ، جریان فکری_فرهنگی انسان گرای شهروندی که با محوریت انسان و شهروند و برمبنای آموزههای حقوق بشر و شهروندی، آزادیهای اساسی و معیارهای انتخابات شفاف _ آزاد و عادلانه ۴_جریان فکری کمونیستی با محوریت ماتریالیسم تاریخی، طبقه کارگر، مبارزه طبقاتی و مالکیت اشتراکی به موازات یکدیگر برای تاثیرگذاری بر شهروندان و نحوه حکمرانی کنشگری می کنند، همچنین کنشگران ایرانی در فضای کشور بر مبنای چهار روش ۱-محافظه کاری ۲-اصلاح طلبی ۳-مدنی تغییر ۴-دگرگون سازان برانداز فعالیت می نمایند.
محافظه کاران اصولگرا برای حفظ وضعیت موجود و ثبات و نظم کنونی،اصلاح طلبان اصلاح کنشگری محافظهکاران اصولگرا حاکم با مشارکت در ساختار حاکمیت از طریق انتخابات ، مدنی تغییرخواه برای تغییر وضعیت اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی ، مدیریتی ،آموزشی با تغییر نظان فکری -فرهنگی و نگرش ها و روش ها و بازنگری همه جانبه قانون اساسی و قوانین عادی و تحقق ساختار دولت حقوقی 0 دولت انسان ) ، دگرگون سازان برای براندازی کامل و ساختاری نظام کنونی کنشگری می کنند.
کنشگران توسعه یافته مدنی تغییر که بر اساس آموزه های جریان فکری شهروندی پرورش داده شدند ،چالش ها و بحران های داخلی و خارجی ایران را متعدد و در حوزه های مختلف دانسته که حل انها را در پنج راه گوناگون برای تغییراوضاع کنونی ایران می داند.
راه اول تغییر در ایران :پرورش انسان جدید و شهروندان توسعهیافته شهروند باور و تصدی مدیریت نهادهای دولتی و عمومی توسط آنان
هژمونیک کردن گفتمان جریان شهروندی برای تغییر اندیشهها، نگرشها و روش ها به شهروندی و پرورش شهروندان توسعهیافته شهروندباور اولین راه تغییر اوضاع در ایران است. انتخاب این شهروندان در نهادهای انتخابی و انتصاب و تصدی مسئوليت و مدیریت نهادها و دستگاههای دولتی و عمومی توسط آنان عامل مهمی تغییر در ایران و توسعه و رشد جامعه و کشور درزمینهٔ مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، صنعتی، مدیریتی و قانونگذاری است.
راه دوم تغییر درایران : حقوقی
اقدام حقوقی، یکی از راهکارهای تغییر اوضاع کنونی ایران است که با بازنگری همهجانبه قانون اساسی، تصویب قوانین جدید و اصلاح قوانین سابق متناسب با آموزههای حقوق بشر و شهروندی، آزادیهای بنیادین، معیارهای انتخابات آزاد و عادلانه و تحقق امنیت حقوقی بوجود می اید.
راه سوم تغییر در ایران :قضایی
شهروندان که از حقوق خود اگاهی دارند و کلیه مقامات، مدیران و کارکنان دولتی و عمومی را نمایندگان خود در آن مقام و پست میدانند، با طرح شکایت در مراجع قضایی و شبه قضایی، بهعنوان یکی از روشهای کنشگری مدنی تغییر، مقامات و دستگاهها را به اجرای وظایف ، مسئولیتپذیری ، پاسخ گویی ، قانونمداری و حاکمیت قانون در کشور ملزم میکنند.
راه چهارم تغییر در ایران :مدنی
نظارت عمومی شهروندان یکی از مؤثرترین و کارآمدترین ابزار نظارتی برای تضمین حقوق بشر و شهروندی و آزادیهای بنیادین، قانونمداری، اجرای وظایف محوله، حفظ منافع شهروندان و کشور، توزیع برابر ثروت، قدرت، فرصت، خدمات، کشف و کاهش فساد و مبارزه با تبعیض است. شهروند باوران در پیوند جامعه مدنی و گروههای حاشیهای، با اقدامی مثبت و کنش علنی و مسالمتآمیز، برای تغییر وضعیت عمومی ایران و شهروندان و تحقق منافع و اهداف مشترک به بهعنوان نقشه راه گفتگوی شهروندان و مقامات عمل مینماید؛ و این کنش را بهصورت مدنی و در قالب اعتراضات مدنی، تظاهرات مدنی، تجمع مدنی، تحصن مدنی، کمپین جمعآوری امضاء، هشتگ در شبکههای اجتماعی، مکاتبه، برگزاری جلسات، ارائه پیشنهادها، گردهماییهایی علمی یا نشستهای بررسی و نقد انجام میدهند.
راه پنجم تغییر در ایران :سیاسی
یکی دیگر از روشهای کنشگری مدنی تغییر برای تغییر در ایران سیاسی است و با مشارکت در ساختار قدرت بوجود می آید که شهروندان توسعهیافته شهروند باور با مشارکت در ساختار قدرت واز طریق انتخابات یا انتصابات، مسئولیتهایی را در جامعه خویش تقبل میکنند و در تصمیم سازی، تصمیمگیری، برنامهریزی و قانونگذاری، شکلگیری تصمیمات و سیاستهای دولتی و جلوگیری ازتمرکزقدرت در دست یک گروه یا طبقه وتاثیرگذاری متوازن برسیاستگذاری، با سازواری مدنی جامعه مدنی و گروههای حاشیهای برای تغییر وضعیت ایران در حوزه های مختلف مشاركت مینمایند.
مسعد سلیتی
حقوقدان و وکیل دادگستری