جریان‌های فکری ایران و روش کنشگری

جریان‌های فکری ایران و روش کنشگری

جریان‌های فکری ایران و روش کنشگری

جریان‌های فکری ایران و روش کنشگری

 

در طول دورۀ معاصر ایران و در آستانه انقلاب و سال‌های پس‌ازآن جریان‌های فکری ایران به سه جریان اصلی تقسيم می‌شوند. اول: جريان « اسلام‌گرا » که شامل فداییان اسلام، حزب ملل اسلامی، هیئت‌های مؤتلفۀ اسلامی، روحانیت مبارز، حزب جمهوری اسلامی، مجمع روحانیون مبارز، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، مجمع نیروهای خط امام، حزب اعتماد ملی، جبهه مشارکت ایران اسلامی، حزب کارگزارن سازندگی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، سازمان مجاهدین خلق و…می‌شود.جریان دوم « ناسیونالیسم » است كه دربرگیرنده: حزب ایران، پان ایرانیست، نهضت آزادی، جبهه ملی ایران، حزب مردم ایران، حزب مرزپرگهر و… است و جريان سوم جريان فکری « کمونیستی » است كه شامل حزب توده، سازمان چریک‌های فدایی خلق، پیکار، حزب کار ایران و… می‌شود كه تقریباً به‌طور هم‌زمان خودنمایی کرده‌اند. پس از سقوط کمونیسم جهانی رقابت بین جریان فکری « اسلام‌گرا » و جریان فکری « ناسیونالیسم » باقی ماند تا اینکه پس از اعتراضات دی‌ماه ۱۳۹۶ و در فضای موجود، « جریان سوم شهروندی » به‌عنوان سومین جریان فکری کشور، به‌موازات دو جریان اسلام‌گرا و جریان ناسیونالیسم، پدید آمد، جرياني كه برمبنای آموزه‌های حقوق بشر و شهروندی، آزادی‌های بنیادین، انتخابات شفاف_آزاد و عادلانه و رفاه شهروندان ایرانی، استوار است.

جریان‌های فکری ایران و روش کنشگری
جریان‌های فکری ایران و روش کنشگری

گروه‌ها و کنشگران سه جریان فکری « اسلام‌گرا» ،« ناسیونالیسم » و« شهروندی »  روش کنش خود را برمبنای« محافظه‌کاری »، « اصلاح‌طلبی » ،« مدنی تغییر » یا « براندازی » برگزیدند. جریان فکری « اسلام‌گرا» که از گروه‌ها و سازمان‌های مختلف و گاه معاند یکدیگر شکل می‌گیرد نظر به نحوه تعامل با نظام جمهوری اسلامی روش کنش گری « محافظه‌کاری »، « اصلاح‌طلبی » یا « براندازی » را برگزیدند حال‌آنکه جریان « ناسیونالیستی» بین دو روش « اصلاح‌طلبی » یا « براندازی » عمل می‌کند. جریان فکری  « شهروندی » روش کنشگری « مدنی تغییر » را اختیار کرده است.

محافظه‌کاران (اصولگرایان) به‌طور عموم در این روش کنش گری مراقب هستند آنچه تاکنون مستقر بوده، دچار وقفه نشده و بر حفظ وضعیت موجود اصرار و ازهر گونه اصلاح یا تغییر یا دگرگونی در جامعه جلوگيرى كرده و وضع کنونى جامعه را خوشايندترين وضع مى‌پندارند. محافظه‌کاران اصولگرا برای ارزش‌های خود و همه نهادها و هویت‌های مستقر چنان احترامی قائل هستند که امری مقدس می‌پندارند. دیدگاه محافظه‌کاران تک‌بعدی و صرفاً مشکلات جامعه را اقتصادی تعریف و چندان به حقوق بشر و شهروندی، آزادی‌های مدنی و معیارهای انتخابات شفاف _آزاد و عادلانه توجهی نداشته و به دموکراسی و برابری گرایی تشکیک دارند و با تصویب هرگونه قانون مترقی حقوق بشر و شهروندی، حقوق زنان یا معاهده بین‌المللی که بانظم بین‌المللی مستقر هماهنگ باشد مخالفت می‌کنند و برای حفظ قدرت، ثروت و امکانات بر محافظت از ثبات سیاسی و نظم کنونی به نفع خود و پیروانشان کنشگری می‌کند و اصراری بر وجه جمهور و دموکراسی خواهانه ندارند.

اصلاح‌طلبان دو جریان فکری « اسلام‌گرا» ،« ناسیونالیسم » که بر اصلاح کنشگری محافظه‌کاران اصولگرا حاکم تأکیددارند، دستیابی به آن را با مشارکت در ساختار حاکمیت از طریق انتخابات و کسب کرسی ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر و روستا خلاصه می‌کنند با این پندار که با مشارکت در ساختار قدرت، اصلاحات مدنظر خود را در رفتار اصولگرایان اعمال کنند، حال‌آنکه علی‌رغم حضور در حاکمیت عملاً اصلاحاتی را در قانون اساسی، ساختار اقتصادی، سیاسی، مدیریتی، قانون‌گذاری یا سیاست خارجی به وجود نیاورده و اصلاح پایداری به ارث نگذاشتند. این گروه متأثر از آموزه‌های روشنفکری دینی در برابر آموزه‌های سنتی دینی محافظه‌کاران، اصلاحات را در مردم‌سالاری دینی تعریف نموده‌اند، اما به جهت عدم امکان اصلاح روش محافظه‌کاران در مدیریت، تصمیم سازی، تصمیم‌گیری در حوزه سیاست داخلی و خارجی و قانون‌گذاری ایران که تاکنون چالش‌ها و بحران‌های متعددی برای کشور و شهروندان ایجاد کرده، چنین روش کنشگری موفق نبوده و نارضایتی شهروندان ایرانی را به همراه داشته است.

دگرگون سازان برانداز دو جریان فکری « اسلام‌گرا» و جریان فکری « ناسیونالیسم » که از گروه‌ها و احزاب سیاسی مخالف نظام جمهوری اسلامی تشکیل‌شده‌اند، روش کنشگری سرنگونی و دگرگونی کامل نظام را برای دستیابی به اهداف خود برگزیند. کنشگران برانداز در این روش در پی آن هستند که با دگرگوني حتی همراه با خشونت و سرعت عمل بالا نظام سیاسی موجود را کاملاً واژگون و نظام سیاسی و ارزشی جدید ایجاد و تغييرات سریع، بنیادین و فراگير در همه عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حقوقی را اعمال و تغييرات ساختاری عظيمی در جامعه ايجاد نمايد. کنشگران برانداز تمامی راهکارها، برنامه‌ها و سیاست‌های خود را منوط به براندازی نظام جمهوری اسلامی معلق نموده‌اند.

جریان شهروندی پرورش شهروندان توسعه‌یافته شهروند باور را هدف‌گذاری کرده است. اين جريان بخش اعظم کنش را به‌جای اعمال فشار برنهادها و مقامات دولتی، با هژمونیک کردن گفتمان جریان شهروندی، تغییر اندیشه‌ها، نگرش‌ها و روش‌ها را از سنتی به شهروندی ترغیب می‌کند تا روش کنشگری مدنی تغییر را بافکر و تنوع اقدامات مثبت اعمال کند.

 جریان سوم شهروندی جریان مدنی تغییر

جریان سوم شهروندی
جریان مدنی تغییر

۱_پرورش شهروندان توسعه‌یافته شهروند باور و تصدی مدیریت نهادهای دولتی و عمومی توسط آنان

این جریان پرورش شهروندان توسعه‌یافته شهروند باور را از اهداف و اولویت‌های خود قرار داده و انتخاب و انتصاب این شهروندان را محرک توسعه و رشد جامعه و کشور درزمینهٔ مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، صنعتی، مدیریتی و قانون‌گذاری دانسته که تصدی مسئوليت و مدیریت نهادها و دستگاه‌های دولتی و عمومی توسط آنان را عامل مهمی در برنامه‌ریزی و ادای وظایف و پیشرفته می‌داند و رشد و توسعه در کشور و بهبود سریع و پایدار را مستقیماً مرتبط با حضور شهروندان توسعه‌یافته شهروند باور در رأس دستگاه‌های دولتی و عمومی می‌داند.

۲_ اقدام حقوقی

اقدام حقوقی، یکی از راهکارهای است که با بازنگری همه‌جانبه قانون اساسی، تصویب قوانین جدید و اصلاح قوانین سابق متناسب با آموزه‌های حقوق بشر و شهروندی، آزادی‌های بنیادین، معیارهای انتخابات آزاد و عادلانه، توسعه شهروند، رفاه اقتصادی، پذیرش و همکاری با نظام بین‌المللی و تحقق امنیت حقوقی را درروش کنشگری مدنی تغییر می‌داند.

۳_اقدام قضایی

شهروندان که در گام روشنگری به حقوق خود آشنا شدند و کلیه مقامات، مدیران و کارکنان دولتی و عمومی را نمایندگان خود در آن مقام و پست می‌دانند، با طرح شکایت در مراجع قضایی و شبه قضایی، به‌عنوان یکی از روش‌های کنشگری مدنی تغییر، مقامات و دستگاه‌ها را به اجرای وظایف و مسئولیت‌پذیری و قانون‌مداری ملزم می‌کنند.

۴_اقدام مدنی

نظارت عمومی شهروندان یکی از مؤثرترین و کارآمدترین ابزار نظارتی برای تضمین حقوق بشر و شهروندی و آزادی‌های بنیادین، قانون‌مداری، اجرای وظایف محوله، حفظ منافع شهروندان و کشور، توزیع برابر ثروت، قدرت، فرصت، خدمات، کشف و کاهش فساد و مبارزه با تبعیض است. شهروند باوران در پیوند جامعه مدنی و گروه‌های حاشیه‌ای، با اقدامی مثبت و کنش علنی و مسالمت‌آمیز، برای بهبود وضعیت عمومی زندگی خویش و دیگر شهروندان و تحقق منافع و اهداف مشترک به به‌عنوان نقشه راه گفتگوی شهروندان و مقامات عمل می‌نماید؛ و این کنش را به‌صورت مدنی و در قالب اعتراضات مدنی، تظاهرات مدنی، تجمع مدنی، تحصن مدنی، کمپین جمع‌آوری امضاء، هشتگ در شبکه‌های اجتماعی، مکاتبه، برگزاری جلسات، ارائه پیشنهاد‌ها، گردهمایی‌هایی علمی یا نشست‌های بررسی و نقد انجام می‌دهند.

۵_اقدام سیاسی

یکی دیگر از روش‌های کنشگری مدنی تغییر، مشارکت در ساختار قدرت است که شهروندان توسعه‌یافته شهروند باور با مشارکت در ساختار قدرت، واژ طریق انتخابات یا انتصابات، مسئولیت‌هایی را در جامعه خویش تقبل می‌کنند و در تصمیم سازی، تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی و قانون‌گذاری، شکل‌گیری تصمیمات و سیاست‌های دولتی و جلوگیری ازتمرکزقدرت در دست یک گروه یا طبقه وتاثیرگذاری متوازن برسیاستگذاری، با سازواری مدنی جامعه مدنی و گروه‌های حاشیه‌ای، مشاركت می‌نمایند.

 

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                 مسعد سلیتی

               وکیل پایه‌یک دادگستری

 

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

To use reCAPTCHA you must get an API key from https://www.google.com/recaptcha/admin/create